جدول جو
جدول جو

معنی باب الجوز - جستجوی لغت در جدول جو

باب الجوز
(بُلْ)
دروازه و کویی در قرطبه یا بطلیوس. (عیون الانباء چ 1299 هجری قمری ج 2 ص 43)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بُلْ)
دروازه و کویی در یون، و یون حصنی بود در مصرکه آنرا عمرو بن العاص فتح کرد و بجای آن فسطاط را بنا کرد و آن امروزه شهر مصر است. (معجم البلدان). درموقع محاصرۀ قیساریه عمرو بن العاص به ابتکار شخصی خود عازم فتح مصر شد. این کشور در آن هنگام جزء امپراطوری بیزانس بود و اختلافات مذهبی بیزانسیها به آنجانیز سرایت کرده و مردم دچار هرج و مرج بودند. عمرو شهر باب الیون را محاصره کرد. (تاریخ اسلام علی اکبر فیاض چ دانشگاه 1327 ص 130). و رجوع به بابلیون شود
لغت نامه دهخدا
(بُصْ صو)
از دروازه های مادرید (مجریط) است. (الحلل السندسیه ج 1 ص 346)
لغت نامه دهخدا
(بُسْ سو)
دروازه ای است در طلیطله. مؤلف الحلل السندسیه آرد: پس از پیمودن مسافتی بمیزان پنج دقیقه از باره ای که اعراب برآورده اند به دروازه ای میرسیم آنرا نیز اعراب بنیان نهاده اند. و آنرا باب السول می نامند. گویند دروازۀ مزبور در سال 1100 میلادی بنا شده است یعنی پس از استرداد اسپانیا طلیطله را ولی بنای آن بسبک معماری عربی است. (الحلل السندسیه ج 1 صص 436- 437). باب سول در قدیم دروازۀ حقیقی طلیطله بوده است و مورخان در تاریخ این دروازه هم رای نیستند. برخی گویند در روزگار الادفونش ششم (الفونس 6) ساخته شده است و گروهی بر آنند که در پایان روزگار عرب برآورده شده است
لغت نامه دهخدا
(بُرْ رو)
باب الروم و چهار دروازه بر این شهرستان (آمد) است همه آهن بی چوب هر یکی روی بجهتی از جهات عالم. شرقی را باب الدجله گویند، غربی را باب الروم. (سفرنامۀ ناصرخسروچ برلین ص 11) (تجارب الامم چ عکسی لیدن ج 2 ص 505)
لغت نامه دهخدا
(بُلْ جَنْ نَ)
لقبی است برای شهر قزوین:...احادیث بسیار که در فضیلت آن بقعه وارد است و مشهور است و در تدوین رافعی مسطور، منها عن جابر بن عبدالله الانصاری رضی الله عنه قال النبی صلی الله علیه وآله: اغزوا قزوین فانه من اعلی ابواب الجنه. و بدین سبب او را باب الجنه خوانند. (از نزهه القلوب چ لیدن ص 56) :... امیر جلال الدین فیروزشاه گفت که در این اوقات که شیخ بهاءالدین عمر از سفر حجاز بدارالسلطنۀ هرات رسید، چنین فرمود که در باب الجنه قزوین بر سر تربت زبده السالکین شیخ احمد غزالی بر ما چنین ظاهر گردید... (حبیب السیر چ اول طهران جزو سیم از ج 3 ص 205)
لغت نامه دهخدا
(بِ سُلْ جَ)
گچ. جیر. و از آن گچ را حابس الجوز نامند که حفظ جوزالطیب از فساد و تباهی کند. (داود ضریر انطاکی). جبس. جبسین
لغت نامه دهخدا
مینو در (مینو دریا باب الجنه قزوین تهران چاپ دانشگاه اردیبهشت 1337)
فرهنگ لغت هوشیار